حس عجیبی دارم
هر چی دارم با خودم دو دو تا چهار تا می کنم
می بینم لایق دیدار نیستم
قیاس مناسبی نیست
ولی می گم
درست مثل یه پسر که قبل از خواستگاری رفتن با خودش حساب کتاب می کنه که آیا هم کفو دختر هست ، شرایط خانوادگی ، اخلاقی ، مالی و . رو در نظر می گیره . بعد اگر دید شرایطشون به هم می خوره برای خواستگاری اقدام می کنه
وای به حال دل جوونی که از شرایط ازدواج فقط دل دادنشو داره
حال من الان مثل همون جوونی هستش که دلشو داده ولی شرایطشو نداره
مولا جان من هیچ چیزم به شما نمی خوره ، هیچ کدوم از شرایطم درست نیست
ولی شما بگید با این دل چه کنم
این دل که داره داغونم میکنه
این دل که وقت و بی وقت به یاد شما هستش
این دل که آروم نمیشه جز با وصال شما
مولا جان این دلتنگی هم داره داغونم می کنه ، هم اگر نباشه باز داغونم
وقتی دلتنگ شما میشم یعنی یه ضره وضعیتم خوب بوده که لیاقت پیدا کردم دلتنگتون بشم
وای خدا کی این بغض تموم میشه ؟؟
کی فصل دیدار فرا میرسه ؟؟؟
مولا اگر یه روز بهم بگن برای مولات هیچ کاری نکردی یه جواب دارم . اونوقت می گم دلتنگش که بودم
5 ساعت تا اذان مونده ، نمی دونم چرا زمان نمی گذره ، دلتنگی داره خفم می کنه
میرم بیرون یه جای خلوت پیدا کنم دلتنگیم رو داد بزنم
مولا خیلی دوست دارم
ببخش منو
اللهم عجل لولیک الفرج
مولا این روزا کسی هست تو عزاداری ها یک لیوان آب دستتون بده ؟؟؟؟؟؟
، ,دل ,یه ,مولا ,ولی ,هم ,این دل ,دل که ,می کنه ,دیدار نیستم ,می گم ,لایق دیدار نیستم
درباره این سایت